ضرب المثلهای پارسی – س تا گ
س
- «سال به دوازده ماه ما میبینیم یکدفعه هم تو ببین.»
- «سال به سال دریغ از پارسال.»
- «سالها میگذره تا شنبه به نوروز بیفته.»
- «سالی که نکوست از بهارش پیداست.»
- «سبوی خالی را به سبوی پر مزن.»
- «سبوی نو آب خنک دارد.»
- «سبیلش آویزان شد.»
- «سبیلش را باید چرب کرد.»
- «سپلشت آید و زن زاید و مهمان عزیزم ز درآید.»
- «سخن خودتو کجا شنیدی، اونجا که حرف مردمو شنیدی.»
- «سر بریده سخن نگوید.»
- «سر بزرگ بلای بزرگ داره.»
- «سر بشکنه در کلاه، دست بشکنه در آستین.»
- «سر بیصاحب میتراشه.»
- «سر بیگناه، پای دار میره اما بالای دار نمیره.»
- «سر پیازی یا ته پیاز؟»
- «سر پیری و معرکهگیری.»
- «سر تراشی را از سر کچل ما میخواد یاد بگیره.»
- «سر حلیم روغن میرود.»
- «سر خر باش، صاحب زر باش.»
- «سر را با پنبه میبرد.»
- «سر را قمی میشکنه تاوانش را کاشی میده.»
- «سر زلف تو نباشد سر زلف دگری.»
- «سرش از خودش نیست.»
- «سرش به تنش زیادی میکنه.»
- «سرش به کلاش میارزه.»
- «سرش بوی قورمه سبزی میده.»
- «سرش توی حسابه.»
- «سرش توی لاک خودشه.»
- «سرش جنگه اما دلش تنگه.»
- «سرش را پیراهن هم نمیدونه.»
- «سر قبری گریه کن که مرده توش باشه.»
- «سر قبرم کثافت نکن از فاتحه خواندنت گذشتم.»
- «سر کچل را سنگی و دیوانه را دنگی.»
- «سر کچل و عرقچین.»
- «سرکه مفت از عسل شیرینتره.»
- «سرکه نقد بهتر از حلوای نسیهاست.»
- «سر که نه در راه عزیزان بود// بار گرانیست کشیدن بدوش» سعدی
- «سر گاو توی خمره گیر کرده.»
- «سرگنجشکی (کلهگنجشکی) خورده.»
- «سر گندهاش زیر لحافه.»
- «سرم را میشکنه نخودچی جیبم میکنه.»
- «سرم را سرسری متراش ای استاد سلمانی// که ما هم در دیار خود سری داریم و سامانی.»
- «سرنا را از سر گشادش میزنه.»
- «سرناچی کم بود یکی هم از غوغه اومد.»
- «سر و ته یک کرباسند.»
- «سری را که درد نمیکند دستمال مبند.»
- «سری که عشق ندارد کدوی بیبار است.» (لبی که خنده ندارد شکاف دیوار است …)
- «سزای گرانفروش نخریدنه.»
- «سسک هفت تا بچه میآره یکیش بلبله.»
- «سفره بینان جله، کوزه بیآب گله.»
- «سفره نیفتاده (نینداخته) بوی مشک میده.»
- «سفره نیفتاده یک عیب داره؛ سفره افتاده هزار عیب.»
- «سفید سفید صدتومن، سرخ و سفید سیصدتومن، حالا که رسید به سبزه هرچی بگی میارزه.»
- «سقش سیاه است.»
- «سگ بادمش زیر پاشو جارو میکنه.»
- «سگ باش، کوچک خونه نباش.»
- «سگ پاچه صاحبش را نمیگیره.»
- «سگ، پدر نداشت سراغ حاج عموشو میگرفت.»
- «سگ چیه که پشمش باشه.»
- «سگ در حضور به از برادر دور.»
- «سگ داد و سگ توله گرفت.»
- «سگ دستش نمیشه داد که اخته کنه.»
- «سگ را که چاق کنند هار میشه.»
- «سگست آنکه با سگ رود در جوال.»
- «سگ سفید ضرر پنبهفروشه.»
- «سگ سیر دنبال کسی نمیره.»
- «سگش بهتر از خودشه.»
- «سگ که چاق شد گوشتش خوراکی نمیشه.»
- «سگ گر و قلاده زر؟»
- «سگ نازی آباده، نه خودی میشناسه نه غریبه.»
- «سگ نمکشناس به از آدم ناسپاس.»
- «سگی به بامی جسته گردش به ما نشسته.»
- «سگی که برای خودش پشم نمیکند برای دیگران کشک نخواهد کرد.»
- «سگی که پارس کنه، نمیگیره.»
- «سلام روستائی بیطمع نیست.»
- «سنده را انبر دم دماغش نمیشه برد.»
- «سنگ به در بسته میخوره.»
- «سنگ بزرگ علامت نزدنه.»
- «سنگ بنداز بغلت واشه.»
- «سنگ خاله قورباغه را گرو میکشه.»
- «سنگ روی سنگ بند نمی شه.»
- «سنگ کوچک سر بزرگ را میشکنه.»
- «سنگ مفت، گنجشک مفت.»
- «سنگی را که نتوان برداشت باید بوسید و گذاشت.»
- «سنگین برو، سنگین بیا!»
- «سواره از پیاده خبر نداره، سیر از گرسنه.»
- «سودا، به رضا، خویشی بخوشی.»
- «سودا چنان خوشست که یکجا کند کسی.» (دنیا و آخرت به نگاهی فروختیم) قصاب کاشانی
- «سوداگر پنیر از شیشه میخوره.»
- «سودای نقد بوی مشک میده.» [۴]
- «سودای خام پختن .» [۵]
- «سوراخ دعا را گم کرده.»
- «سوزن، همه را میپوشونه اما خودش لخته.»
- «سوسکه از دیوار بالا میرفت مادرش میگفت: قربون دست و پای بلوریت.»
- «سهره (سیره) رنگ کرده را جای بلبل میفروشه.»
- «سیب سرخ برای دست چلاق خوبه؟»
- «سیب مرا خوردی تا قیامت ابریشم پس بده.»
- «سیبی که بالا میره تا پائین بیاد هزار چرخ میخوره.»
- «سیبی که سهیلش نزند رنگ ندارد.» (تعلیم معلم بکسی ننگ ندارد)
- «سیلی نقد به از حلوای نسیه.»
ش
- «شاگرد اتوکشم، سرد میارم حرفه، گرم میارم حرفه.»
- «شاه خانم میزاد، ماه خانم درد میکشه.»
- «شاه میبخشه شیخ علیخان نمیبخشه.»
- «شاه میبخشه ولی شاه قلی نمیبخشه.»
- «شاهنامه آخرش خوشه.»
- «شب دراز است و قلندر بیدار.»
- «شب سمور گذشت و لب تنور گذشت.»
- «شب عید است و یار از من چغندر پخته میخواهد// گمانش میرسد من گنج قارون زیر سر دارم»
- «شبهای چهارشنبه هم غش میکنه.»
- «شپش توی جیبش سه قاب بازی میکنه.»
- «شپش توی جیبش منیژه خانومه.»
- «شتر با بارش گم می شه.»
- «شتر بزرگه زحمتش هم بزرگه.»
- «شتر پیر شد و شاشیدن نیاموخت.»
- «شتر در خواب بیند پنبه دانه// گهی لف لف خورد گه دانه دانه»
- «شتر دیدی ندیدی.»
- «شتر را چه به علاقهبندی؟»
- «شتر را گفتند: چرا شاشت از پسه؟ گفت: چهچیزم مثل همهکسه.»
- «شتر را گفتند: چرا گردنت کجه؟ گفت: کجام راسته.»
- «شتر را گفتند: چکارهای؟ گفت: علاقهبندم. گفتند: از دست و پنجه نرم و نازکت پیداست.»
- «شتر را گم کرده پی افسارش میگرده.»
- «شتر سواری دولا دولا نمیشه.»
- «شتر که نواله میخواد گردن دراز میکنه.»
- «شتر کجاش خوبه که لبش بده؟»
- «شتر مرد و حاجی خلاص.»
- «شتر با پیغام آب نمی خورد»
- «شراب مفت را قاضی هم میخوره.»
- «شریک اگر خوب بود خدا هم شریک میگرفت.»
- «شریک دزد و رفیق قافله.»
- «شست پات توی چشمت نره.»
- «شش ماهه به دنیا اومده.»
- «شعر چرا میگی که توی قافیهاش بمونی؟»
- «شغال بیشه مازندران را// نگیرد جز سگ مازندرانی»
- «شغال، پوزش به انگور نمیرسه میگه ترشه.»
- «شغال ترسو انگور خوب نمیخوره.»
- «شغال که از باغ قهر کنه منفعت باغبونه.»
- «شغالی که مرغ میگیره بیخ گوشش زرده.»
- «شکمت گوشت نو بالا آورده.»
- «شکم گشنه، گوز فندقی.»
- «شلوار نداره، بند شلوارش را میبنده.»
- «شمر جلودارش نمیشه.»
- «شنا بلد نیست زیر آبی هم میره.»
- «شنونده باید عاقل باشه.»
- «شنیدی که زن آبستن گل میخوره اما نمیدونی چه گلی.»
- «شوهر کردم وسمه کنم نه وصله کنم.»
- «شوهر برود کاروانسرا، نونش بیاد حرمسرا.»
- «شوهرم شغال باشد، نونم در تغار باشد.»
ص
- «صابونش به جامه ما خورده.»
- «صبر کوتاه خدا سی ساله.»
- «صداش صبح در میاد.»
- «صد پتک زرگر، یک پتک آهنگر.»
- «صد تا گنجشک با زاق و زوقش نیم منه.»
- «صد تا چاقو بسازه، یکیش دسته نداره.»
- «صد تومن میدم که بچهام یکشب بیرون نخوابه وقتی خوابید، چه یکشب چه هزار شب.»
- «صد رحمت به کفن دزد اولی.»
- «صد سال گدائی میکنه هنوز شب جمعه را نمیدونه.»
- «صد سر را کلاه است و صد کور را عصا.»
- «صد من پرقو یک مشت نیست.»
- «صد من گوشت شکار به یک چس تازی نمیارزه.»
- «صفراش به یک لیمو میشکنه.»
- «صنار جیگرک سفره قلمکار نمیخواد.»
- «صنار میگیرم سگ اخته میکنم، یه عباسی میدم غسل میکنم.»
ض
- «ضرب خورده جراحه.»
- «ضرر را از هر جا جلوشو بگیری منفعته.»
- «ضامن روزی بود روزیرسان.»
- «ضرر به موقع بهتر از منفعت بیموقعه.»
- «ضرر کارکن، کار نکردنه.»
ط
- «طاس اگر نیک نشیند همه کس نراد است.»
- «طالع اگر اری برو دمر بخواب.»
- «طبل تو خالیست.»
- «طبیب بیمروت، خلق را رنجور میخواهد.»
- «طشت طلا رو سرت بگیر و برو.»
- «طعمه هر مرغکی انجیر نیست.»
- « طلا که پاکه چه منتش به خاکه»
- «طمع آرد به مردان رنگزردی.»
- «طمع پیشه را رنگ و رو زرده.»
- «طمع را نباید که چندان کنی// که صاحب کرم را پشیمان کنی»
- «طمع زیاد مایه جونممرگی (جوانمرگی) است.»
- «طمعش از کرم مرتضیعلی بیشتره.»
- <<طمع چون دوچندان شود//صاحب کرم پشیمان شود>>
ظ
- «ظالم پای دیوار خودشو میکنه.»
- «ظالم دست کوتاه.»
- «ظالم همیشه خانه خرابه.»
- «ظاهرش چون گور کافر پر حلل// باطنش قهر خدا عزوجل» مولوی
ع
- «عاشقان را همه گر آب برد// خوبرویان همه را خواب برد» ایرجمیرزا
- «عاشق بیپول باید شبدر بچینه.»
- «عاشقم پول ندارم کوزه بده آب بیارم.»
- «عاشقی سوزی داره،سی و سه پنج روزی داره.»
- «عاقبت جوینده یابنده بود.» مولوی
- «عاقل به کنار آب تا پل میجست// دیوانه پا برهنه از آب گذشت»
- «عاقل گوشت میخوره، بیعقل بادمجان.»
- «عالم بیعمل، زنبور بیعسله.»
- «عالم شدن چه آسون آدم شدن چه مشکل.»
- «عالم ناپرهیزکار، کوریست مشعلهدار.»
- «عبادت بجز خدمت خلق نیست// به تسبیح و سجاده و دلق نیست» سعدی
- «عجب کشکی سابیدیم که همش دوغ پتی بود.»
- «عجله، کار شیطونه.»
- «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد.»
- «عذر بدتر از گناه.»
- «عروس بیجهاز، روزه بینماز، دعای بینیاز، قورمه بیپیاز.»
- «عروس تعریفی عاقبت شلخته درآمد.»
- «عروس که به ما رسید شب کوتاه شد.»
- «عروس میاد وسمه بکشه نه وصله بکنه.»
- «عروس نمیتونست برقصه میگفت: زمین کجه.»
- «عروس را که مادرش تعریف کنه برای آقادائیش خوبه.»
- «عروس که مادر شوهر نداره، اهل محل مادرشوهرشند.»
- «عزیز کرده خدا را نمیشه ذلیل کرد.»
- «عزیز پدر و مادر.»
- «عسس بیا منو بگیر.»
- «عسل در باغ هست و غوره هم هست.»
- «عسل نیستی که انگشتت بزنند.»
- «عشق پیری گر بجنبد سر به رسوایی زند.»
- «عقد پسرعمو و دخترعمو را در آسمان بستهاند.»
- «عقلش پارهسنگ برمیداره.»
- «عقل که نیست جون در عذابه.»
- «عقل مردم به چشمشونه.»
- «عقل و گهش قاطی شده.»
- «علاج بکن کز دلم خون نیاید.» (سرشک از رخم پاک کردن چه حاصل …) میر والهی
- «علف به دهان بزی باید شیرین بیاد.»
- «عیدت را اینجا کردی نوروزت را برو جای دیگه.»
غ
- «غاز میچرونه.»
- «غربال را جلوی کولی گرفت و گفت: منو چطور میبینی؟ گفت: هر طور که تو منو میبینی.»
- «غلام به مال خواجه نازد و خواجه به هر دو.»
- «غلیان بکشیم یا خجالت.» ((مائیم میان این دو حالت …))
- «غم مرگ برادر را برادر مرده میداند.»
- «غوره نشده مویز شدهاست.»
ف
- «فحش رو که بندازی رو زمین ،صاحبش خودش اونو برمیداره میزنه زیر بغلش»
- «فردا که بر من و تو وزد باد مهرگان// آنگه شود پدید که نامرد و مرد کیست؟» ناصرخسرو
- «فرزند بیادب مثل انگشت ششمه، اگر ببری درد داره، اگر هم نبری زشته.»
- «فرزند عزیز نور دیده// از دبه کسی ضرر ندیده»
- «فرزند کسی نمیکند فرزندی// گر طوق طلا به گردنش بربندی»
- «فرزند عزیز دردونه، یا دنگه یا دیونه.»
- «فرشش زمینه، لحافش آسمون.»
- «فرش، فرش قالی، ظرف، ظرف مس، دین، دین محمد.»
- «فضول را به جهنم بردند گفت: هیزمش تره.»
- «فقیر، در جهنم نشستهاست.»
- «فکر نان کن که خربزه آبه.»
- «فلفل نبین چه ریزه بشکن ببین چه تیزه.»
- «فلک فلک، بهمه دادی منقل، به ما ندادی یک کلک.»
- «فواره چون بلند شود سرنگون شود.»
- «فیل خوابی میبیند و فیلبان خوابی.»
- «فیلش یاد هندوستان کرده.»
- «فیل و فنجان.»
- «فیل زندهاش صدتومنه، مردهاش هم صدتومنه.»
ق
- «قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود.»
- «قاپ قمارخونهاست.»
- «قاتل بپای خود پای دار میره.»
- «قاچ زین را بگیر اسبدوانی پیشکشت.»
- «قاشقسازی کاری نداره، مشت میزنی توش گود میشه، دمش را میکشی دراز میشه.»
- «قاشق نداری آش بخوری نونتو کج کن بیل کن.»
- «قاطر را گفتند: پدرت کیست؟ گفت: اسب آقادائیمه.»
- «قاطر پیشآهنگ آخرش توبرهکش میشه.»
- «قبا سفید قبا سفیده.»
- «قبای بعد از عید برای گل منار خوبه.»
- «قدر زر، زرگر شناسد قدر گوهر، گوهری.»
- «قرآن کنند حرز و امام مبین کشند» (یاسین کنند ورد و به طاها کشند تیغ …)
- «قربون برم خدارو، یک بام و دو هوارو، اینور بام گرما را اون ور بام سرمارو.»
- «قربون بند کیفتم، تا پول داری رفیقتم.»
- «قربون چشمهای بادومیت – ننه من بادوم میخوام.»
- «قربون چماق دود کشت کاه، بده جوش پیشکشت.»
- «قرض که رسید به صدتومن، هر شب بخور قیمهپلو.»
- «قسمت را باور کنم یا دم خروس را؟»
- «قسم حضرت عباس را باور کنم یا دم خروس را؟»
- «قسم نخور که باور کردم.»
- «قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود.»
- «قلم، دست دشمنه.»
- «قم بید و قنبید، اونهم امسال نبید.»
- «قوم و خویش، گوشت هم را میخورند استخوان هم را دور نمیندازند.»
ک
- «کاچی بهتر از هیچی است.» یا «کاچی به ز هیچی.»
- «کار از محکمکاری عیب نمیکنه.»
- «کار بوزینه نیست نجاری.»
- «کارد، دسته خودشو نمیبره.»
- «کار نباشه زرنگه.»
- «کار، نشد نداره.»
- «کار نیکو کردن از پر کردن است.»
- «کاری بکن بهر ثواب؛ نه سیخ بسوزه نه کباب.»
- «کاسه جایی رود که قدح بازآید.»
- «کاسه داغتر از آش.»
- «کاسه را کاشی میشکنه، تاوانش را قمی میده.»
- «کاسه ای زیر نیم کاسه است .»
- «کاشکی را کاشتند سبز نشد.»
- «کاشکی ننم زنده میشد؛ این دورانم دیده میشد.»
- «کافر همه را به کیش خود پندارد.»
- «کاه از خودت نیست کاهدون که از خودته.»
- «کاه بده، کالا بده، دو غاز و نیم بالا بده.»
- «کاه را در چشم مردم میبینه کوه را در چشم خودش نمیبینه.»
- «کاهل به آب نمیرفت، وقتی میرفت خمره میبرد.»
- «کباب پخته نگردد مگر به گردیدن.»
- «کبک در چنگ باز خفتن»
- «کپه هم با فعله است؟»
- «کجا خوشه؟ اونجا که دل خوشه.»
- «کج میگه اما رج میگه.»
- «کچلی را گفتند: چرا زلف نمیگذاری؟ گفت: من از این قرتیگریها خوشم نمیاد.»
- «کچل نشو که همه کچلی بخت نداره.»
- «کچلیش کم، آوازش.»
- «کدخدا را ببین، ده را بچاپ.»
- «کرایه نشین، خوش نشینه.»
- «کرمداران عالم را درم نیست// درمداران عالم را کرم نیست»
- «کرم درخت از خود درخته.»
- «کژدم را گفتند: چرا به زمستان در نمیآیی؟ گفت: به تابستانم چه حرمت است که در زمستان نیز بیرون آیم؟»
- «کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من.»
- «کسی دعا میکنه زنش نمیره که خواهرزن نداشته باشه.»
- «کسی را در قبر دیگری نمیگذارند.»
- «کسی که از آفتاب صبح گرم نشد از آفتاب غروب گرم نمیشه.»
- «کسی که با مادرش زنا کنه، با دیگران چها کنه.»
- «کسی که در کشتی سوار است، با ناخدا نمیجنگد.»
- «کسی که منار میدزده، اول چاهش را میکنه.»
- «کسی که خربزه میخوره، پای لرزش هم میشینه.»
- «کشته از بسکه فزونست کفن نتوان کرد.»
- «کفاف کی دهد این باده به مستی ما// خم سپهر تهی شد ز میپرستی ما»
- «کف دستی که مو نداره از کجاش میکنند؟»
- «کفتر صناری، یاکریم نمیخونه.»
- «کفتر چاهی جاش توی چاهه.»
- «کفشات جفت، حرفات مفت.»
- «کفشاش یکی نوحه میخونه، یکی سینه میزنه.»
- «کفگیرش به ته دیگ خورده.»
- «کلاغ آمد چریدن یاد بگیره پریدن هم یادش رفت.»
- «کلاغ از وقتی بچهدار شد، شکم سیر به خود ندید.»
- «کلاغ از باغمون قهر کرد، یک گردو منفعت ما.»
- «کلاغ، روده خودش درآمده بود اونوقت میگفت: من جراحم.»
- «کلاغ سر لونه خودش قارقار نمیکنه.»
- «کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی.»
- «کلاه را که به هوا بیندازی تا پائین بیاید هزار تا چرخ میخوره.»
- «کلاه کچل را آب برد گفت: برای سرم گشاد بود.»
- «کلفتی نون را بگیر و نازکی کار را.»
- «کلوخانداز را پاداش سنگ است// جواب است ای برادر این نه جنگ است»
- «کلهاش بوی قورمهسبزی میده.»
- «کلهپز برخاست سگ جایش نشست.»
- «کلهگنجشکی خورده.»
- «کمال همنشین در من اثر کرد// وگر نه من همان خاکم که هستم» سعدی
- «کم بخور همیشه بخور.»
- «کمم گیری کمت گیرم؛ نمرده ماتمت گیرم.»
- «کنار گود نشسته میگه لنگش کن.»
- «کنگر خورده لنگر انداخته.»
- «کور از خدا چی میخواهد؟ دو چشم بینا.»
- «کور خود و بینای مردم.»
- «کورشه اون دکانداری که مشتری خودشو نشناسه.»
- «کور را چه به شبنشینی.»
- «کور کور را میجوره آب گودال را.»
- «کور هرچی توی چنته خودشه خیال میکنه توی چنته رفیقش هم هست.»
- «کوری دخترش هیچ، داماد خوشگل هم میخواهد.»
- «کوری دگر عصاکش کور دگر بود» (سنی که روز حشر شفیعش عمر بود…)
- «کوزه خالی، زود از لب بام میافته.»
- «کوزهگر از کوزه شکسته آب میخوره.»
- «کوزه نو آب خنک داره.»
- «کوزه نو دو روز آب را سرد نگه میداره.»
- «کوسه دنبال ریش رفت سیبیلشم از دست داد.»
- «کوسه و ریش پهن.»
- «کون گوزو، بهونه اش نون جو است.»
- «کو فرصت؟»
- «کوه بکوه نمیرسه، آدم به آدم میرسه.»
- «کوه، موش زاییده.»
گ
- «گابمه و آبمه و نوبت آسیابمه.»
- «گاو پیشانی سفیده.»
- «گاوش زاییده.»
- «گاو نه من شیر.»
- «گاه باشد که کودکی نادان// به غلط بر هدف زند تیری» سعدی
- «گاهی از سوراخ سوزن تو میره گاهی هم از دروازه تو نمیره.»
- «گدارو که رو بدی صاحبخونه میشه.»
- «نرمی ز حد مبر که چو دندان مار ریخت// هر طفل نیسوار کند تازیانهاش» صائب تبریزی
- «گذر پوست به دباغخانه میافته.»
- «گر به دولت برسی مست نگردی مردی.»
- «گر بری گوش و گر زنی دمبم// بنده از جای خود نمیجنبم.»
- «گربه دستش به گوشت نمیرسه میگه بو میده.»
- «گربه را دم حجله باید کشت.»
- «گربه را اگر در اطاق حبس کنی پنجه بروت میزنه.»
- «گربه را گفتند: گهت درمونه خاک پاشید روش.»
- «گربه روغن میخوره، بیبی دهن منو بو میکنه.»
- «گربه شب سموره.»
- «گر تو بهتر میزنی بستان بزن.»
- «گر تو قرآن بدین نمط خوانی// ببری رونق مسلمانی» سعدی
- «گر تو نمیپسندی تغییر ده قضا را» (در کوی نیکنامی ما را گذر ندادند …) حافظ
- «گر جمله کائنات کافر گردند// بر دامن کبریاش ننشیند گرد»
- «گر حکم شود که مست گیرند// در شهر هر آنچه هست گیرند»
- «گر در همه شهر یک سر نیشتر است// در پای کسی رود که درویشتر است»
- «گر در یمنی چو با منی پیش منی// ور پیش منی چو بیمنی در یمنی»
- «گرد نام پدر چه میگردی؟// پدر خویش باش اگر مردی»
- «گرز به خورند پهلوون.»
- «گر زمین و زمان بهم دوزی// ندهندت زیاده از روزی»
- «گر صبر کنی زغوره حلوا سازیم.»
- «گر گدا کاهل بود تقصیر صاحبخانه چیست؟»
- «گرگ دهنآلوده و یوسف ندریده.»
- «گرگزاده آخرش گرگ میشه.»
- «گرگ که پیر میشه رقاص سگ میشه.»
- «گرهی که با دست باز میشه نباید با دندان باز کرد.»
- «گفت: پیغمبر که چون کوبی دری// عاقبت زآن در برون آید سری» مولوی
- «گفت: چشم تنگ دنیادار را// یا قناعت پر کند یا خاک گور» سعدی
- «گفت: خونه قاضی عروسیست. گفت: به تو چه؟ گفت: مرا هم دعوت کردهاند. گفت: به من چه؟»
- «گفت: استاد؛ شاگردان از تو نمیترسند. گفت: من هم از شاگردها نمیترسم.»
- «گفتند: خرس تخم میذاره یا بچه؟ گفت: از این دم بریده هرچی بگی برمیاد.»
- «گفتند: خربزه و عسل با هم نمیسازند. گفت: حالا که همچین ساختهاند که دارند منو از وسط برمیدارند.»
- «گفتند: خربزه میخوری یا هندوانه؟ گفت: هردوانه.»
- «گفت: نوری خونه است؟ گفتند: علاوه بر نوری دخترش هم خونهاست. گفت: نور علی نور.»
- «گل بود به سبزه نیز آراسته شد.»
- «گِل زن و شوهر را از یک تغار برداشتهاند.»
- «گلهگیهات به سرم ایشالاه عروسی پسرم.»
- «گنج بیرنج ندیدهست کسی// گل بیخار نچیدهست کسی» عبدالرحمن جامی
- «گنجشک امسالی رو باش که گنجشک پارسالی را قبول نداره.»
- «گنجشک با زاغ زوغش بیست تاش یه قرونه، گاومیش یکیش صدتومنه.»
- «گندم از گندم بروید جو ز جو» (از مکافات عمل غافل نشو…) مولوی
- «گندم خوردیم از بهشت بیرونمان کردند.»
- «گنه کرد در بلخ آهنگری// به شوشتر زدند گردن مسگری»
- «گوز در بازار مسگری.»
- «گوز به شقیقه چه ربطی داره.»
- «گوساله بسته را میزنه.»
- «گوسفند امامرضا را تا چاشت نمیچرونه.»
- «گوسفند بفکر جونه، قصاب به فکر دنبه.»
- «گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من// آنچه البته به جایی نرسد فریاد است» یغمای جندقی
- «گوشت جوان لب طاقچهاست.»
- «گوشت را از ناخن نمیشه جدا کرد.»
- «گوشت را از بغل گاو باید برید.»
- «گوشت رانم را میخورم منت قصاب رو نمیکشم.»
- «گوهر پاک بباید که شود قابل فیض// ورنه هر سنگ و گلی لؤلؤ مرجان نشود» حافظ
- «گه جن خورده.»
- «گیسش را توی آسیا سفید نکرده.»